حنانه زهرای مامانیحنانه زهرای مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره
حانیه زهرای مامانیحانیه زهرای مامانی، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

❤ღ حنانه زهرا دختربهشتی ღ❤

واکسن 6 ماهگی

1392/7/5 20:40
837 بازدید
اشتراک گذاری

به سلامتی واکسن 6 ماهگیتم زدی دخترم.خداروشکر بازم خوب بودی وتب نکردی.فقط  کمی بی حال شدی.قربونت برم من عزیزم.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (30)

مامان بردیا
5 مهر 92 22:40
به سلامتی ایشالا سازگار باشه خانم خانما
خاله کمیل و کیان
5 مهر 92 23:06
کی اومدین مامانی قربونت برم من که اذیت نکردی
معصومه
6 مهر 92 11:03
ایشالله که تب نکنی همیشه هم سالم باشی بره بچسبه به تنت تا دربرابر بیماری ها مقاوم بشی عزیز دلم هزار ماشالله به خوشگلیت
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
6 مهر 92 11:18
ای بی وفا بی خبر میری بی خبر میای نکنه به ما سر بزنی
مامان حلما
6 مهر 92 12:47
سلام خانمی کجا بودی ؟دلمون واسه حنانه زهرا جون و شیطونیاش تنگ شده بود هر روز بهت سر میزدم امروز دیدم آپ شدی خوشحال شدم.حالا که اومدی بازم بیا پیشمون.این گلم از طرف حلما به حنانه زهرای خوشگل و عزیز ___████__████_███ __███____████__███ __███_███___██__██ __███__███████___███ ___███_████████_████ ███_██_███████__████ _███_____████__████ __██████_____█████ ___███████__█████ ______████ _██ ______________██ _______________█ _████_________█ __█████_______█ ___████________█ ____█████______█ _________█______█ _____███_█_█__█ ____█████__█_█ ___██████___█_____█████ ____████____█___███_█████ _____██____█__██____██████ ______█___█_██_______████ _________███__________██ _________██____________█ _________█ ________█ ________█ _______█
فرشته
6 مهر 92 13:48
سلاااااااااااااااااااااااااااااااام عزیززززززززززززم خوبی؟؟؟؟؟؟ کجا بودی؟؟؟؟دلم تنگ شده بود قربون حنانه زهرا جونم برم که واکسن زده
امیرحسین کوچولو نفس ما
6 مهر 92 20:35
خدا رو شکر که تب نکردی دختر زیبا. مامانی سفر خوش گذشت؟
فرشته
6 مهر 92 20:41
من فدای چشم وابروش
مامان حلما
6 مهر 92 23:59
چه کار خوبی کردی عزیزم بالاخره اونا هم دلشون برا حنانه زهرا جون یه ذره شده بود. ما که چند روز ندیدیمش دلمون جسابی واسه گل دختر تنگ شده بود
مامان آروین
7 مهر 92 0:24
خدا شکر مامانیییییییی این مرحله هم بخیر گذشت ایشالله همیشه تنش سلامت باااااااااااااااااااشه . پرنسس کوچولو رو از طرفم ببووووووووووووووووسش درضمن لباسش هم خیلییییییییییییییی نازه
مامان مهرناز
7 مهر 92 2:12
ریحانه(مامان پارسا)
7 مهر 92 8:02
رسیدن به خیر خوش گذشت خانم خانما ،همیشه به سفر باشید ایشاا... ای قربون این خوشگل ناناس برم من، که روز به روز داره بزرگتر و ملوس تر میشه
الهام مامان علیرضا
7 مهر 92 8:34
آخی عزیزم اوف شدی؟ اشکالی نداره عوضش واکسینه شدی زهرا جونم
مرضيه (مامان محمدمهدي)
7 مهر 92 8:35
خوب ديگه تا يك سالگيش راحت شدي خدا رو شكر كه اذيت نشد
معصومه
7 مهر 92 10:09
از مسافرت پست نمیذاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
مرضيه (مامان محمدمهدي)
7 مهر 92 14:28
خصوصي گلم
منصوره مامان زهره
7 مهر 92 20:38
یعنی بعد 20 روز زدی؟
ای مامان تنبل
عزیز رفتیم مسافرت پستشو دیرگذاشتم.به زودی میام پیشت گلم

مامانی غزل جون
8 مهر 92 16:25
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چه لباس ناااااااااااااااااااااااااااااازی
بهار مامانه برسام
10 مهر 92 9:56
گلم دیگه رفت تا 18 ماهگی تب و بی حالی چون واکسن 12 ماهگی یعنی همون MMR که تویه دست تزریق میشه نه تب داره بعدش نه درد داره و نه بی حالی داره من واکسن 12 ماهگی رو دوست داشتم چون اصلا انگار نه انگار به پسملی واکسن زده باشیم انشاالله که حنانه زعرا خانمی هم 12ماهگیش مثل برسام راحت و بی تب و درد باشه منکه هر بار برسام واکسن زد جون به لب میشدم وقتی بهش واکسن رو تزریق میکردن پاهای کوچولو و توپولش رو میدیدم و مثل ابر بهار اشک میریختم ولی چاره ای نبود باید زد دیگههههههههههههههههههه منکه اصلا این چیز کودکی رو دوست ندارم "واکسن"
مامان مانلی
10 مهر 92 21:11
ای جونم حتمآ خیلی درد داشتی عزیزم اذیتم شد؟؟
الهام مامان علیرضا
11 مهر 92 13:01
عزیزم
این تصاویر متحرک و بارش هایی که تو وبتون گذاشتید سرعت و خیلی آورده پایین
بعد از چند بار و به سختی تونستم صفحه نظرات و باز کنم.
ممنون میشم اگه یه مقدارشو حذف کنی تا راحت تر بتونم وارد بشم و حنانه قشنگ و ببینم.
ببخش قصد فضولی نداشتم اگه دوست داشتی بردار
من بازم میام

عزیزم اکثرشوحذف کردم امیدوارم این دفعه دیگه اذیت نشی.

مامان مبينا
11 مهر 92 16:40
با تمام خوبياش منكه اصلا دوسش ندارم...واكسنو مي گم ، واقعا دل آدم به درد مياد وقتي ني ني اوف مي شه
مامان مبينا
11 مهر 92 16:42
گلم همه ي پستاتو خوندم ولي سرعت اينترنتم افتضاحه . با گوشي وصل مي شم به سختي نظر مي زارم . ايشالا بزرگ مي شه و قدر مامان جونشو مي دونه كه از همه ي كاري ،‌چار دستوپا رفتنش ، نشستنش ، غذا خوردنش ....اينهمه ذوق مي كنه . فدات
الهام مامان علیرضا
12 مهر 92 8:18
عزیزم ممنون که تصاویر و حذف کردی خیلی خوب شده بازم ببخش من دخالت کردم
مامان سید عرشیا
12 مهر 92 17:40
چه خوب تب نکردی خوشمزه خانم . عرشیای من دو روز تب داشت. خدا را شکر که به خیر گذشت. تا یک سالگی که دیگه واکسن نداره .....
سارا مامان محمدرضا
13 مهر 92 0:42
چقدر پست گذاشتی من ندیدم. ببخشید عزیزم مسافرت بودم این چند روز متوجه نشدم برگشتی. آخیش تا چند ماه از واکسن زدن راحت شدیا. خداروشکر اذیت نشدی تپلی من
ستاره زمینی
13 مهر 92 17:43
عزیزم 2ماه از حنانه من بزرگتری . شکر خدا که تب نکردی.
مامانی
15 مهر 92 12:07
نازگلم مامانی فدات بشه که اذیتم نمیکنی
مامانی
15 مهر 92 12:08